هفدهم
سلام به همه . یکم دیرتر اومدم آخه ده روزی شدیدا گرفتار بودیم بعضیاتون میدونین ، بعضیا نه . یجورایی مدتیه پاهام درد میکنه ! البته یکم از یکم بیشترتر . و خلاصه یه سری ماجراهای دیگه که ......بماند. بهرحال امیدوارم خداوند به همه سلامتی بده و قدرشو همگی بدونیم. تواین مدت مارال جون حسابی با بابابزرگش بازی میکرد و البته گاهی هم اذیت میشد چون طبق معمول دندون جدیدی توراه داریم اول آذر قراره ببرم مرکز بهداشت برای تحویل فرم و وزن گیری مجدد. جاتون خالی هراز گاهی واسه اینکه به مارال جونم خوش بگذره و خودمونم از مطب و عکس و آزمایش و... یه نفسی تازه کنیم ، میرفتیم "دد" این عکس مارال جون در خرید از فروشگاهه : http://www.8pic...
نویسنده :
مریم
18:30