بیست و هفتم
سلام به همه . باکمی تاخیر : عید فطر به همتون مبارک
مارال جون شانزده تیرماه وارد بیست ویک ماهگی شد و شکرخدا بالاخره یه کوچولو به وزنش اضافه شده بود .
امیدوارم تاقبل از دوسالگیش اون دوکیلو وزنی رو که باید توفاصله ی یکسالگیش تاالان بدست میاورد رو بگیره و خیالم راحت بشه . اوضاع غذا خوردن وابمیوه و... شکرخدا خوبه و شیر تقریبا واسه خوابوندنش مورد نیازه و تو طول روز کمتر شیر میخواد و بیشتر تشنگیشو با آبمیوه (البته طبیعی) برطرف میکنه .
خلاصه شکرخدا فعلا همه چی امن و امانه .
به دخمل گلمون یاد دادیم به جای بابا بگه بابایی! اما از همون روز به من هم میگه مامایی!!! تصورش اینه که فقط "یی" به آخر هرکلمه ای میشه اضافه کنه
کلمات جدید : زشته ـ دمپایی ـ یخ ـ باز ـ داغ ـ شکو (شکلات) ـ زهرا ـ تاب تاب ـ ترشه _ باشه _ حموم _ تونترول(کنترل) _ تخت _ توخ (تخمه) _ چیپس _ بیس (بیسکوییت) _ بریز _ قاشق _ چوی (چای) _ کاغذ _
از بین حیوانات صداهای : گربه ـ بع بعی ـ گاو ـ کلاغ و جوجه رو بلده .
حرکات : شلوار شلوارک و دامنشو خودش میتونه بپوشه و در بیاره ـ کفشاشو خودش پاش میکنه البته گاهی لنگه به لنگه ! ـ موهاشو خودش شونه میکنه ـ وقتی بیدار میشه و صورتشو میشوره سریع از تواتاق ما ادکلن برمیداره و به خودش میزنه! ـ اگه بغلش کنم یا صندلی بزارم خودش دست و صورتشو میشوره و باحوله اش خشک میکنه البته کاملا تمیز نه آب بازی ـ قبلا هم تنهایی از پله های سرسره بالا میرفت و سر میخورد اما الان مسلط تر شده ـ عروسک هاشو رو تختش میخوابونه و براشون لالایی میخونه ـ لباس عروسکاشو در میاره و تنشون میکنه البته یکم با کمک ـ و تقریبا میتونم بگم توی همه ی کارهای خونه اصرار داره که کمک کنه که البته منم جلوشو نمیگیرم و مشتاقانه کمک میکنه .
انگلیسی : من میگم گربه چی میشه؟ مارال جون میگه : کت Cat .
اینها جدیدا اضافه شدند . توی مطالب قبلیم هم که کارهای دیگه شو نوشته بودم . (پست 25 )
مـــــــــآشـــــــــاا...